ریشه های عصبی در حدفاصل مهره ۵ گردنی تا اولین مهره پشتی بعد از جداشدن از نخاع ¸ شبکه براکیال و نهایتا اعصاب محیطی اندام فوقانی را می سازند . عوامل متعددی سبب تنگی عناصر عصبی می شوند که بعضی ازشایترین انها عبارتند از¸ فتق دیسک های نرم¸استوفیت ها یا دیسک سخت وضخیم شدن رباط زرد که در فرایند استئواریت رخ می دهد.
علائم تنگی عناصر عصبی به دو دسته فورامینال و سانترال تقسیم می شوند .در تنگی های فورامینال که ریشه یا روت درگیر است علامت بارز درد انتشاری است. اکثر درد های انتشاری به اندام فوقانی کشیده می شود وبعضا به پشت و قدام قفسه صدری و جمجمه کشیده می شود . ماهیت تقص های عصبی در تنگی های فورامینال از نوع محیطی است در صورتی که در تنگی های کانال مرکزی نخاعی، میلوپاتی مطرح است. در تنگی های سانترال گردنی اصل نخاع تحت فشار می رود وعلامت بارز این مشکل بر خلاف تنگی فورامن، درد نیست بلکه علامت های غیر اختصاصی و مهمی است که درمانگر باید از انها پرس و جو کند. این علائم عبارتند از اختلال در راه رفتن و تعادل ، کم شدن مهارتهای دست مثل نوشتن و باز و بستن تکمه لباس ، ضعف قدرت دست و پا افزایش رفلگس های محیطی و اسپاسیتی و در نهایت اختلال اسفنگتری.
به مجموعه این علائم میلوپاتی گفنه می شود .در صورتی که در تصاویر ام ار ای نخاع تحت فشار ¸ دچار تغییر سیگنال شود به این رخداد میلومالاسی گویند .
میلو پاتی و میلومالاسی خط قرمز درمان جراحی است .درمان غیر جراحی در زمینه اختلال راه رفتن واختلال عملکرد دستها و… اتلاف وقت و جبران ناپذیر می باشد . در تنگی فورامن و فشار بر ریشه نخاعی در صورتی که ضعف عضلانی پیشرونده باشد (و یا ثابت ولی بیشتر از ۶ هفته باشد ) جراحی جایگاه پیدا می کند .درد در صورتی که پیشرونده باشد (ویا ثابت اما خارج از تحمل بیمار باشد )نیز جراحی جایگاه می یابد . بی حسی یا کم حسی اندام فوقانی در صورت مزمن شدن اندیکاسیون جراحی دارد.